۱. تعریف ترکیب سیاستی
تحقیقات زیادی در علوم و رشتههای مختلف عبارت “ترکیب سیاستی” را مورد استفاده قرار میدهند. برای مثال لاهمن(۲۰۱۰)، ترکیب سیاستی را در اقتصاد محیطی مورد بحث قرار داده است. هاولت و راینر(۲۰۰۷)، این عبارت را در رشته تحلیل خط مشی مورد استفاده قرار داده است. همچنین دیهاید(۲۰۱۱)، آن را در مطالعات نوآوری استفاده نموده است.
اکثر تحقیقات ترکیب سیاستی را به صورت نهان با ضمنی به صورت “ترکیب چندین ابزار سیاستی” تعریف نمودهاند. البته چیزی بیش از ترکیب ابزار سیاستی است؛ و شامل فرایندی است هر یک از این ابزار ظهور کرده و تعامل میکنند. به عنوان یک نتیجه مطالعات بر تعامل بین ابزارها تاکید کردهاند، به طور دقیقتر میتوان ترکیب سیاستی را به نوعی ترکیب ابزار دانست.
بر خی از دیگر تعاریف عبارتند از:
- ترکیبی از ابزارهای سیاست گذاری تعاملی یک کشور در زمینه تحقیق و توسعه و نوآوری است.
- ترکیبی از ابزارهای سیاستی، که به منظور نفوذ بر کیفیت و کمیت سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه در بخشهای دولتی و خصوصی در تعامل هستند.
- یک ترکیب سیاستی تحقیق و توسعه و نوآوری میتواند به عنوان مجموعهای از سیاستهای دولتی تعریف شود که با طراحی یا به صورت شانسی تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم بر توسعه تحقیق و توسعه و نظام نوآوری دارد.
مبانی مداخله دولت در اقتصاد
مواجهه با بازارهای چند وجهی، شکست نهادی و سیستمی نیازمند مداخلات چند وجهی میباشد و برای پاسخ به چالش موجود، در سالهای اخیر محققان و سیاست گذاران به منظور پاسخ به این چالش به ویژه در رابطه با نوآوری سازگار با محیط زیست استفاده از ترکیب سیاستی را توصیه میکنند.
۲. پیامدهای داشتن نگاه تقلیل گرایانه به ترکیبات سیاستی
محدودنگری و اصطلاح شناسی مبهم ترکیب سیاستی موجود دو پیامد عمده دارد:
الف- ممکن است که منجر به این شود که محققان عناصر مهم و یا فرایند ترکیب را در تجزیه و تحلیل خود نادیده بگیرند. چنین دیدگاهی ممکن است که منجر به فهم ناکافی از نقش ترکیب در تحولات مبتنی بر پایداری شده، به طور بالقوه منجر به توصیههای قطعه قطعه و بیش از حد ساده در مورد چگونگی تغییر و تسریع در تغییرات تکنولوژیک شود.
ب- فقدان ترمینولوژی واحد میتواند منجر به یافتههایی مبهم شده و تجزیه و تحلیل آن را با مشکل مواجه سازد. نهایتا، این موانع در یکپارچکی بینش ما در پیوند بین سیاست و نوآوری ممکن است کاهش داده و نیز تاثیر مشاورههای بعدی را کاهش دهد.
۳. فرایندهای تحول
یکی از چالشهای عمده در رشته جدید تحول پایداری، بهبود درک از سیاست و خط مشیهای سیاستی تحول است، برای مثال به منظور حرکت به سمت سیستم انرژی دکربونایز یکی از مهمترین نیازمندیهای چنین تحولی، مسیریابی دوباره و تسریع تغییرات تکنولوژیک است. تغییرات تکنولوژیک به واسطه سه مرحله عمده خود قابل شناسایی هستند که عبارتند از: اختراع، نوآوری و انتشار.
۴. ویژگیهای بسته یا ترکیب سیاستی
ویژگیها شامل عباراتی است که به طور ویژه مشخصه ترکیب را بیان میکند. مهمترین ویژگیها عبارتند از: سازگاری، انسجام، جامعیت و اعتبار آوری. این ویژگیها ممکن است که بر عملکرد ترکیب (در قالب کارایی و اثر بخشی) تاثیرگذار باشد.
۵. معیارهای ارزیابی
معیارهای ارزیابی در بر دارنده ضوابط متقن قبل و پیش از ترکیب است که در ارزیابی ابزارهای سیاست واحد(تکی) استفاده شده است. چنین ضوابطی شامل: اثر بخشی، کارایی، برابری و امکان پذیری است.
۶. نکات کلیدی سازگاری و پیوستگی
سازگاری و انسجام به صورت ویژگیهای مشابه و متفاوت دیده میشود. اولی پیشنهاد میکند که سازگاری با اسنجام هم معنی است. اما دومی سازگاری و انسجام را با به عنوان ویژگیهایی متمایز تمییز میکند. سازگاری به عنوان عدم تناقض دیده میشود. در حالی که انسجام خواستار دستیابی به هم افزایی یا پیوندهای مثبت است.
ادبیات بین حالت موجود و فرایند تفاوت میگذارد. به این معنی که آنچه بدست خواهد آمد و چگونگی دستیابی متفاوت است. البته در این مورد هم توافق جامعی وجود ندارد.
برخی مطالعات بر ابزار ارتقای سازگاری و انسجام تاکید دارند، بحثی که پیوند نزدیکی با ادبیات حوزه هماهنگی سیاستی و یکپارچگی دارد.
۷. Building blockهای بسته سیاستی شامل چه مواردی است و چه حوزههای موضوعی را پوشش میدهد؟
Building blocksهای ترکیب سیاستی عبارتند از: ۱- عناصر ۲- فرایندها ۳- ویژگی ها
عناصر شامل: استراتژی سیاستی که به معنای ترکیب اهداف سیاستی و نیز برنامههای اصلی برای رسیدن به اهداف است؛ ابزارها، به عنوان دومین عنصر در ترکیب، ابزار سیاستی در بر دارنده ابزار قوی برای رسیدن به اهداف کلان است (به طور دقیقتر ابزارها میتوانند به عنوان وسیله و یا تکنیک حکرانی که مشکلات سیاستی را حل میکند دیده شود). محتوای این عناصر خروجی فرایندهای سیاستی است.
فرایند سیاستی: دربردارنده همه مراحل چرخه سیاستی است که شامل: تشخیص مساله، تنظیم برنامه، فرموله کردن سیاست، مشروعیت بخشی و انطباق، اجرا، ارزیابی، انطباق سیاست جانشینی و یا پایان سیاست میباشد. هر دوی فرایندها و عناصر نیز به وسیله فرایندهای سیاستی قابل توصیف هستند (که شامل سازگاری عناصر، انسجام فرایند و همچنین قابلیت اعتبار و نیز جامعیت ترکیب سیاستی میشود)
۸. کاربرد ترکیب سیاستی
از جمله مهمترین کاربردها عبارت است از حرکت به سمت چارچوب تحلیلی برای ارزیابی ترکیبات سیاستی. در واقع هدف اصلی تحقیق حاضر استخراج چارچوبی بین رشتهای تحلیل برای مطالعه ارتباط سیاست و تغییرات تکنولوژیک بوده است.
۹. چالشهای کاربرد
کاربرد مفهوم توسعه یافته ترکیب سیاستی به عنوان چارچوب تحلیلی در راستای بررسی پیوند بین ترکیبجهان واقعی با تغییرات تکنولوژیک چندین چالش را ایجاد میکند. مهمترین چالشها عبارتند از:
الف- تنظیم مرزی
یکی از کلیدیترین چالشهای مطالعات ترکیب سیاستی بحث تنظیم مرزهای آن است (تعیین پیچیدگی آن و همچنین تاثیر قابل مشاهده آن). به طور معمول، تعیین دامنه و مرز وابسته به سوال تحقیق و مورد تحقیقی است. بنابراین مرزهای مطالعات ترکیب سیاست در حوزههای مختلف میتواند به طور قابل توجهی به ویژه در مورد ۱- دامنه یا اسکوپ و ۲- تحلیل تاثیر
ب- عملیاتی کردن
بعد از تعریف ابتدایی دامنه مطالعات مربوط به ترکیب سیاستی دومین چالش عبارت در این زمینه عملی کردن ترکیب در جهان واقعی است. عملیاتی سازی ابزار ترکیبی نیازمند شناسایی ابزار کلیدی و مشخصههای طراحی آنها است.
منظور از یکپارچگی ترکیب سیاستی چیست؟
اگر جامعیت (comprehensives) را معادل یکپارچگی (integrity) بدانیم، منظور از یکپارچگی در مقاله عبارت است از:
جامع بودن ترکیب سیاستها، نشان میدهد که تصمیمگیری به چه درجهای مبتنی بر فراگیری و جامعیت است. در واقع جامعیت نشان دهنده این است که ترکیب سیاستی شامل استراتژی سیاستی همراستا با اهداف و برنامههای اصلی آن است. جامعیت به وسیله درجهای که ترکیب ابزاری به تمام بازارها، سیستم و شکست بازار (شامل موانع و تنگناها) پاسخ میدهد مشخص میشود. یک ترکیب ابزاری جامع احتمالا به هر سه هدف ابزاری فشار تکنولوژی (technology-push)؛ کشش تقاضا (demand-pull) و چالشهای سیستماتیک پاسخ دهد. در مقابل جامعیت فرایند سیاستی میتواند به واسطه ساختار، سختی و نظم دقت تحت تاثیر قرار بگیرد. در نهایت بایستی گفت که جامعیت ترکیب سیاستی میتواند عملکرد آن را با توجه به ضوابط استاندارد ارزیابی تحت تاثیر قرار دهد.
۱۰. آینده پژوهی در بحثهای توسعه ترکیب سیاستی
مقاله حاضر رابطه و پیوند بین ترکیب سیاستی و تغییرات تکنولوژیکی را در بستر تحولات پایدار محور نشان میدهد. از این رو ۴ ناحیه اصلی برای تحقیقات آتی با توجه به تحقیق حاضر قابل ارائه است:
- مطالعات تجربی باید اثر متقابل (inter-play) building blocks های ترکیب و این که چگونه چنین اثرات متقابلی بر اثر بخشی ترکیبات سیاستی برای حرکت به اهداف پایداری تاثیرگذار است. برای انجام این مطالعات نیاز به پیدا کردن و یا بهبود شیوههای عملیاتی سازی آن خواهند داشت.
- دوم، ماهیت فرایند سیاستی – شامل سیاستهای اساسی- و تاثیر مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد ترکیب با در نظر گرفتن نوآوری و انتقال مبتنی بر پایداری بایستی با عمق بیشتری مورد اکتشاف قرار گیرد.
- سوم تحقیقات تجربی بایستی ویژگی و عناصر مرتبط آن (مانند اعتبار و نوآوری) را واکاوی کنند.
نهایتا یکپارچگی مفهوم ترکیب سیاستی با دیگر رویکردهای تحقیقاتی، مانند رویکرد سیستم نوآوری تکنولوژیک، ممکن است وضوح تحلیلهای دقیقتر و توصیههای سیاستی چنین رویکردهایی را در زمینه چالشهای سازگاری بیشتر تشدید کند.