حوزه خدمات مالی نیز مانند بسیاری دیگر از صنایع در حال تجربه یک دگرگونی اساسی است و به صورت مشخص انقلاب دیجیتالی از کانال فین تک قواعد بازی در این حوزه را تغییر داده است. در این گزارش نیروها و روندهایی که ساختار و بنیان این بخش از اقتصاد را دچار دگرگونی کرده و قواعد بازی را برای چند سال آینده تغییر اساسی خواهد داد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
چشم انداز صنعت خدمات مالی
آمار دقیق و به روزی از اندازه صنعت خدمات مالی به دلیل تنوع و گستردگی زیربخشهای آن(شامل بانکداری خرد، بانکداری شرکتی، بانکداری سرمایهگذاری، انواع مختلف بیمه، سرویسهای پرداخت، سرویسهای تامین مالی، مدیریت سرمایه گذاریها و …) در مقیاس جهانی وجود ندارد اما مبتنی بر تخمینهای صورت گرفته توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) این صنعت در کشورهای توسعه یافته حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی(GDP) را به خود اختصاص داده است.
مبتنی بر تخمین صورت گرفته توسط مک کینزی(۲۰۱۱) نیز بخش خدمات مالی(البته تنها ۳ بخش بانکداری خرد، بیمه عمر و بیمه اموال و حوادث) حدود ۶.۶ تریلیون دلار سالانه گردش مالی داشته و به طور متوسط در یک دهه آینده با نرخ رشد مرکب سالیانه(CAGR) 6 درصد رشد خواهد داشت. البته در همین گزارش به این نکته اشاره شده است که این ۳ بخش حدود ۶۰ درصد از صنعت بزرگ و متنوع خدمات مالی را تشکیل میدهند و در نتیجه می توان اندازه این صنعت در سال ۲۰۱۱ را حدود ۱۱ تریلیون دلار تخمین زد.
مبتنی بر تخمین صورت گرفته توسط صندوق بین المللی پول(۲۰۱۴) نیز اندازه صنعت خدمات مالی دنیا در سال ۲۰۱۴ حدود ۱۳.۱ تریلیون دلار میباشد. مبتنی بر همین تخمینها میتوان در نهایت به این جمع بندی رسید که بخش خدمات مالی بین ۱۲ تا ۲۰ درصد از اقتصاد دنیا را به خود اختصاص داده است.
روندهای تکنولوژیک موثر بر آینده صنعت خدمات مالی
در اینکه بخش خدمات مالی در حال یک تغییر اساسی است هیچ شکی وجود ندارد. مبتنی بر تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته توسط موسسه پی دبلیو سی (PWC، ۲۰۱۸) نیروهایی که نقش، ساختار و محیط رقابتی موسسات مالی را به نحوی بنیادین دستخوش تغییر و تحول خواهد کرد به تفکیک ۳ زیربخش بانکداری خرد، بازار سرمایه و بخش مدیریت دارایی(Asset Management)، شناسایی و انتخاب شدهاند. اصلیترین نیروهایی که آینده این بخش از اقتصاد را دستخوش تحول میکنند عبارتند از:
۱. فین تک و ظهور مدلهای کسب وکاری جدید در این حوزه
• مبتنی بر تجزیه و تحلیل مصاحبههای عمیق صورت گرفته با مدیران ارشد حوزه خدمات مالی در دنیا در بخش بانکداری و سرویسهای پرداخت، ۲۸ درصد از کل اندازه کسب وکار در معرض ریسک ناشی از شرکتهای نوپای حوزه فین تک قرار دارد. در واقع پیش بینیها حاکی از آن است که حدود ۳۰ درصد از کسب وکار این دو زیربخش خدمات مالی تا سال ۲۰۲۰ در اختیار شرکتهای نوپای فین تک قرار خواهد گرفت.
• در حوزه بیمه و مدیریت ثروت و دارایی نیز پیش بینیها حاکی از آن است که حدود ۲۲ درصد از این کسب وکارها تا سال ۲۰۲۰ در اختیار شرکتهای نوپای حوزه اینشورتک و فین تک قرار خواهد گرفت.
۲. ورود اقتصاد مصرف تسهیمی به تمامی بخش های خدمات مالی
اقتصاد تسهیمی یا آنچنان که مجله مرور کسب وکار هاروارد میگوید اقتصاد دسترسی (Access economy) بخشی از اقتصاد است که در مدل کسب وکاری آن، دسترسی به عرضه و تقاضای خدمات و کالاها تسهیل میشود و خود امر تسهیل دسترسی از طریق ابزارهای دیجیتالی و رایانهای به یک کسب وکار مجزا تبدیل میشود. در این مدلهای کسب وکاری، کالاها و خدمات به جای مالکیت، بر اساس دسترسی معامله میشوند.
در واقع در این اقتصاد، اجاره چیزها به صورت موقتی جایگزین فروش دائمی آنها میشود. این اقتصاد در بسیاری از حوزهها مانند حمل و نقل و اجاره اماکن و … جای خود را باز کرده است و بازیگران بزرگی همچون اوبر(Uber) و ایربی ان بی(Airbnb) آن را جا انداختهاند. پیش بینی میشود که این نوع از مدل کسب وکاری تسهیمی عرصه خدمات مالی را نیز در سالیان آینده در خواهد نوردید.
در حال حاضر نیز پلتفرمهای وامدهی همتا به همتا (Peer-to-peer lending) با مشارکت برخی بانکهای سنتی و برخی شرکتهای نوپای حوزه فین تک در برخی از کشورها مانند آمریکا، انگلستان و چین راه افتاده است. پیمایش جدید PWC هم نشان میدهد که ۴۴ درصد از افرادی که درآمد سالیانه کمتر از ۷۵ هزار دلار دارند به این سرویسهای پرداخت همتا به همتای ارائه شده توسط شرکتهای نوپای فین تک اعتماد دارند و این درصد اعتماد در افراد با درآمد سالانه بالای ۱۰۰ هزار دلار به حدود ۷۰ درصد میرسد.
از سال ۲۰۱۵ نیز سرویس های Apple Pay یا Samsung Pay با استفاده از فناوری NFC امکان تبدیل گوشی به کارت اعتباری را فراهم کردهاند. به عنوان نمونه نیز اپل اخیرا پتنت مربوط به یک برنامه کاربردی تحت آیفون را به ثبت رسانده است که امکان پرداختهای بین شخصی و همتا به همتا را با استفاده از آیفون و بدون دخالت هیچ بانکی فراهم میکند.
۳. فناوری بلاک چین
بلاک چین یک پایگاه داده توزیع شده است که به عنوان یک دفتر اطلاعاتی توزیع شده شناخته میشود. از این پایگاه داده توزیع شده میتوان برای ثبت چیزهای مختلفی استفاده کرد؛ در حال حاضر رایجترین کاربرد آن ارسال و دریافت پول است. هنگامیکه دو نفر بخواهند برای یکدیگر پول انتقال بدهند، یک رکورد جدید ایجاد میشود که جزئیات آن تراکنش را مشخص میکند. این رکورد به صدها نفر از رایانههای دیگر که دارای یک کپی از رکورد هستند، ارسال میشود. این کامپیوترها تأیید میکنند که این معامله مجاز است و درنهایت آنها قبل از تأیید رکورد، موافقت (یا مخالفت) میکنند که همه چیز در مورد معامله، مشروع است.
این کار باید با همه کپیهای اطلاعات مطابقت داشته باشد. ویژگی مشخصه این پایگاه داده آن است که دیگر هیچ نیازی به بانک یا شرکت مرکزی وجود ندارد و در واقع نیاز به هیچ واسطه ای نیست.
۴. انقلاب دیجیتالی
بررسیها نشان دهنده آن است که یک شیفت اساسی به سمت کانالهای دیجیتالی در دنیا در حال شکلگیری است. پیمایش سال ۲۰۱۷ PWC از صنعت بانکداری نشان داد که در حال حاضر ۴۶ درصد از مشتریان دیگر از رفتن به شعبات چشم پوشی کرده و کارهای بانکی خود را با تلفنهای هوشمند، تبلت و دیگر برنامههای کاربردی آنلاین انجام میدهند.
پیمایش سال ۲۰۱۷ شرکت مشاوره بین و شرکا، در خصوص رضایت مشتری نیز نشان داد که میزان رضایت مشتریان از شرکت های بیمهای که فرایندهای خود را دیجیتالی نمودهاند بیشتر از شرکتهای بیمه سنتی است.
جمعبندی
حوزه خدمات مالی نیز مانند بسیاری دیگر از صنایع در حال تجربه یک دگرگونی اساسی است و به صورت مشخص انقلاب دیجیتالی از کانال فین تک قواعد بازی در این حوزه را تغییر داده است. ظهور مدلهای کسب وکاری جدید در این حوزه، ورود اقتصاد تسهیمی در تمامی بخشهای خدمات مالی، فناوری بلاک چین، انقلاب دیجیتالی و … از اصلیترین روندهای پیشران در این زمینه میباشد.
نادیده گرفتن این روندهای دگرگون کننده بخش خدمات مالی به قیمت از صحنه خارج شدن بنگاه تمام می-شود. به همین دلیل است که بنگاههای شناخته شده و معروف دنیا در این حوزه نسبت به این محرکها بیتفاوت نبوده و توانمندیهای لازم به منظور بهرهبرداری از این فرصتهای جدید را در خود ایجاد کرده و از ابزارهای مختلف پیگیری فعالیتهای اکتشافی در این خصوص استفاده کردهاند.